حرفای جدید
فاطمه جونم یادم یه روز که طبق معمول زود پاشده بودی ، تو اتاقت داشتیم بازی می کردیم که از کوچه صدای یه خروس اومد و بعد از یکی دوبار شمام صداشو تقلید کردی و با کلی ذوق می گقتی قو قو قو بعدش می زدی زیر خنده و کلی ذوق می کردی . من تا اون روز با این خروسه مشکل داشتم (اینجا اپارتمان سازی اطراف خونمون زیاده و نگهبانا مرغ و خروس نگه می دارن ) چون مزاحم خوابمون بود ولی چون شما صداشونو دوست داری مام چیزی نگفتیم بشون دیگه . راستی وقتی یه صدای عجیب بیاد یا یکی زنگ بزنه می گی چیه یا کیه هورااااا وقتی اسباب بازی هاتو از بالای تختت می ندازی پایین یا هر چیز دیگه ای که از جایی بیفته و یا خودت موقع راه رفتن بخوری زمین می گی آتاد یعنی افتاد و انقدر با ...